لباس هر شهر یا کشور، نمایندهای از فرهنگ، تاریخ، سیاست و اقتصاد آن کشور است. در واقع جنگ، فقر، ثروت، جنبشهای مختلف فرهنگی و سیاسی و… هر یک به نحوی روی مدل لباس و پوشش تاثیر میگذارد. کشور ایران از اقوام متعددی همچون لر، سیستانی، بختیاری، آذری، کرد، گیلک، عرب، ارمنی، آشوری، ترکمن، قشقایی، طبری، گرجی و… تشکیل شده است که هر یک فرهنگ متمایزی دارند.
در واقع میتوان گفت زیبایی ایران تنها جنبه بصری ندارد و فرهنگ هر قوم این مرز و بوم را زیباتر کرده است. هر یک از اقوام ایرانی لباس و پوشش مخصوص به خود را دارند که پشت هر تکهای از این مدل لباسها تاریخچه و فرهنگی نهفته است که ما سعی داریم در این مقاله به لباس و پوشش محلی ۵ استان ایران بپردازیم.
چرا پوشیدن لباس محلی رو به فراموشی است؟
این روزها شهرهای بزرگتر میشوند و با توسعه تکنولوژی بسیاری از رسوم و سنتها فراموش میشوند. بسیاری از افراد تمایل کمتری به پوشیدن لباس محلی دارند و پوشیدن لباس محلی در تعداد کمی از روستاها به غیر از مراسمهای محلی و به منظور جذب توریست، اهمیت چندانی ندارد.
عوامل بسیاری باعث میشود که پوشیدن لباس محلی نادیده گرفته شود و رو به فراموشی برود. جنگ یکی از مهمترین عامل تغییر فرهنگ است. برای مثال کشوری وارد یک فرهنگ میشود، به مرور زمان فرهنگ خود را وارد کشور دیگر میکند. همین مسئله باعث تغییر در لباس و نوع پوشش میگردد.
از دیگر عواملی که باعث تغییر لباس و نوع پوشش یک جامعه میشود، رسانه و تکنولوژی است. با کمی تحقیق متوجه میشوید هنگامی که تکنولوژی وارد بسیاری از خانوادهها شد، تغییر مدل لباسها بیشتر از گذشته مشاهده شد. به بیان دیگر اگر یک مدل شلوار برای یک سال در میان افراد محبوب بود، این روزها در فاصله کمتری مدل لباس مختلفی وارد بازار میشود.
یکی از عواملی که پوشیدن لباس محلی را کمرنگ کرده است، میل افراد به هویت جدید میباشد. بسیاری از افراد به تبعیت از دیگران نوع پوشش و مدل لباس خود را تغییر میدهند. این تغییر میتواند به صورت ناآگاهانه و بدون شناخت فرهنگ خود باشد یا میتواند کاملا آگاهانه صورت گیرد.
تمام این عوامل خرد و درشت باعث میشوند که بسیاری از فرهنگهای غنی و قدیمی ایران از بین بروند و در نتیجه شناخت لباس اقوام ایرانی تنها در موزهها و مکانهای توریستی مشاهده شود. با این حال لباس یک قوم نشانگر تاریخ آن قوم است که هرگز نباید فراموش شود.
لباس آذری بر تن عاشیقها
لباس آذری همچون لباسهای محلی دیگر نماینده هنر، تاریخ، مذهب و… است. لباس آذری از پارچههایی همچون ساتن، ترمه، مخمل و… دوخته میشوند و با منجوق، حاشیه دوزی و سکه تزئین میشود.
معمولا مناطقی که آذریها در آن زندگی میکنند، آب و هوای سردی دارد که همین سرما باعث شده تا در گذشته خانمها از پارچههای ابریشمی و ترمه و آقایان از پارچههای پشمی بیشتر از دیگر پارچهها برای دوخت لباسهای خود استفاده کنند.
لباس محلی زنانه آذری در گذشته نماینده سن و تاهل بوده است. برای مثال دختران جوان و دم بخت لباسهایی با رنگهای روشن و تزئیات به تن میکردند و خانمهای مسن و متاهل لباسهایی ساده با رنگهای ملایم و تزئینات کمتر میپوشیدند.
بُرک یک مدل کلاه سنتی است که خانمهای آذری استفاده میکردند. هرچه تزئینات برک با پولک و سکه بیشتر بود، آن خانواده از رفاه و ثروت بیشتری بهرهمند بود. یایلیق یا چارقد، روسریهای رنگی و بزرگی هستند که خانمها به سر می کردند، با این حال دختران جوان و مجرد تنها چارقد به سر میکردند که این موضوع نیز یکی از تفاوتهای خانم متاهل و مجرد محسوب میشد.
یکی از لباسهای محلی مردان آذری، کوینک است. کوینک به پیراهن سفید بلندی میگویند که شباهت بسیاری به لباسهای دوره قاجار دارد. به نظر میرسد تنها چیزی که در لباس آقایان آذری تغییر نکرده یون بورک است. یون بورک به کلاههای گردی میگویند که از پشم بز و گوسفند میسازند.
لباس کردی بر تن مردمان غیور
شواهد نشان میدهد که لباس کردی یکی از لباسهای محلی است که تغییرات بسیاری در صد سال اخیر داشته است. لباس محلی کردی در هر آب و هوا و در هر مراسم متفاوت است. با این حال لباس محلی کردی زیبایی انکار ناپذیری دارد که این مدل لباس در چندین جشنواره بینالمللی مقام اول را کسب کرده است.
جالب است بدانید نام لباس کردی از نام مناطق کردستان همچون اورامی، سنندجی، سقزی، بانهای، مریوانی و… وام گرفته شده است. اما نکته قابل توجه در قدمت لباس کردی است. شواهد نشان میدهد لباس کردی قدمتی از دوره هخامنشی دارد.
یکی لباسهای معروف مردانه کردی چوخه و رانک است. چوخه به نیمتنهای از جنس پشم و کتان میگویند و رانک همان شلوار گشاد و معروف کردی است. پشت وین و پشت ینه به شال ۳ تا ۱۰ متری میگویند که مردان کرد به دور کمر خود میبندند.
لباس زنانه محلی کردی از چند بخش تشکیل شده است که معمولا آن را از پارچههای حریر و توری تهیه میکنند. کراس به پیراهن بلندی میگویند که معمولا از پارچههای رنگی تهیه میشود و با پولک تزئین میگردد. سوخمه یک مدل نیمتنه است که روی پیراهن به تن میکنند. بسیاری از خانمهای کردی برای محافظت خود دربرابر سرما شالی به دور کمر خود میبندند. خانمهای کردی برای پوشش سر خود از سروین و یک کلاه استفاده میکردند.
لباس محلی گیلان بر تن مردمانی از جنس طبیعت
تاریخ لباس محلی استان گیلان به گذشتهای دور بازمیگردد که تزئینات این لباس محلی را در اشیاء کشف شده در چراغعلی تپه رستم آباد یافتهاند. لباسهای گیلانی را میتوان با طبیعت مطابقت داد. قوم گیلک در مناطق سرسبز با گلهای رنگارنگ زندگی میکنند که میتوان تنوع رنگ لباسهای محلیشان را به زیبایی طبیعت نسبت داد.
لباس محلی استان گیلان به سه بخش شرق، غرب و مرکز تقسیم میشود. به لباسهای شرق گیلان «قاسم آبادی» به غرب گیلان «تالشی» و به مرکز گیلان «رسوخی» میگویند. از این رو در این بخش میتوان تفاوت جغرافیایی را یکی از دلایل تفاوت در لباسهای استان گیلان در نظر گرفت.
اگر به گیلان سفر کرده باشید، دامن زنانه رنگارنگی را مشاهده کردهاید که بسیاری از توریستها با این لباس محلی عکس میگیرند. این دامنهای نوار دوزی شده یک نمونه از لباس خانمهای قاسم آبادی است که با لچک یا همان روسری گیلانی کامل میشود.
اگر به داستانهای قدیمی ایرانی علاقه دارید، حتما نام شلیته به گوشتان خورده است. شلیته، دامن کوتاه و پرچینی است و به آن گرد تومان (تنبان) نیز میگویند که از لباسهای قدیمی مرکز و شرق استان گیلان محسوب میشود.
اگر به روستاهای استان گیلان سفر کنید، احتمالا آقایانی را میبینید که حتی در فصل تابستان نیز جلیقهای بر تن دارند. گیلانیها به این مدل لباس جلقته یا جلقده میگویند که با تغییر فصل ضخامت لباس تغییر میکند. مردان تالشی از کتی به نام چوخا یا شکه در فصلهای سرد سال نیز استفاده میکنند.
یکی از لباسهای جالب محلی گیلانی کفش یا چوموش است که به فارسی چموش میگویند. اگر به لغتنامه نگاهی بیاندازید متوجه میشوید که چموش به معنای اسب یا قاطری سرکش است. چوموش را از چرم حیوانات میساختند که بتوانند در مناطق کوهستانی به سادگی راه بروند.
لباس محلی سیستانی بر تن پایکوبان
احتمالا لباس محلی سیستانی را بر تن پایکوبان و رقاصان شمشیر یا رقاصان چوب دیدهاید. این پیراهن سفید و چیندار مردانه و زنانه شباهت بسیاری به لباس رقص سماع دارد. ناگفته نماند که رقص شمشیر یکی از رقصهای اصیل پارتیان آریایی در شرق ایران بوده که آن را به رقص شمشیر خراسانی میشناسند. با این حال همسایگی استان خراسان و استان سیستان و بلوچستان در اشتراک این رقص و لباسهای سفید و بلندش بیتاثیر نبوده است.
لباس محلی مردانه سیستانی تنوع بسیاری دارد که میتوان به چل تریز و برچاک اشاره کرد. پیراهن چل تریز معمولا از ۸ تا ۱۰ متر پارچه سفید دوخته میشود که قواره بزرگ و پرچین دارد. برچاک به پیراهن گشادی میگویند که در قسمت دامن کلوش میشود. آقایان سیستانی این پیراهنهای محلی را به همراه شلوار گشاد و پرچینی به تن میکنند.
در میان لباس زنانه محلی استان سیستان و بلوچستان میتوان به پیراهنهایی به نام تاجیک و دوگریبانه اشاره کرد. معمولا این پیراهنها را به همراه شلوار مخروطی شکلی به نام کوتنه به تن میکنند و جیقه و کتی روی پیراهن میپوشند. در گذشته بسیاری از خانمهای ثروتمند ارسی سر کج به پا میکردند و خانمهایی که زندگی معمولی داشتند، کفش چرم زنانه تخت به پا داشتند.
به نظر میرسد آب و هوا در انتخاب پارچه لباس برای تمام اقوام ایرانی نقش مهمی داشته است. به همین دلیل معمولا نوع پارچه لباس محلی استان سیستان و بلوچستان نخی و روشن است. اگر به عنوان یک توریست به سیستان و بلوچستان سفر کنید، احتمالا متوجه تفاوت لباس آنها نمیشوید. اما جالب است که بدانید هر طایفه مدل لباس مخصوص به خود را دارد.
طرح اصیل لباس ایرانی از لباسهای سوزن دوزی شده بلوچ سرچشمه میگیرد. در واقع این طرحهای سوزن دوزی شده آنچنان شاعرانگی در خود دارد که با لباسهای مدرن و امروز به سادگی تلفیق شده است. در حال حاضر لباس و پارچههای سوزن دوزی شده یکی از مهمترین هنرهای زنده ایران محسوب میشود.
لباس محلی استان خوزستان بر تن مردمان خونگرم
استان خوزستان در بخش جنوب غربی و مرزی ایران قرار دارد که آب و هوا، جنگ و همسایههای مرزی تاثیر بسزایی در نوع پوشش و لباس این منطقه گذاشتهاند. در این صورت لباس محلی استان خوزستان تنها یک پوشش ساده نیست، بلکه نمادی از فرهنگ و تاریخ خوزستان میباشد.
گرمای این استان باعث شده که بسیاری از آقایان پیراهن سفید، بلند و خنکی به نام دشداشه به تن کنند. اگرچه به نظر میرسد دشداشه ظاهری یکسان دارد اما نوع یقه، این لباس مردانه را از یکدیگر متمایز میکند که دشداشه عراقی یقه دارد و دشداشه خلیجی بدون یقه است.
از دیگر لباس محلی استان خوزستان میتوان به بشت یا خاچیه اشاره کرد. این لباس از نخ پشمی دوخته میشود و روی آن را گلدوزی میکنند که آقایان خوزستان این لباس را روی دشداشه به تن میکنند. همچنین مزویه یک لباس ضخیم زمستانی است که بیشتر آقایان مسن به تن میکنند.
لباس مردم خوزستان شباهت بسیاری به مردمان عرب دارد که همسایگی خوزستان با کشور عراق در این نوع پوشش بیتاثیر نبوده است. همچنین خوزستان به عنوان یک شهر مرزی، جنگهای بسیاری را در خود دیده که همین جنگها در مدل لباس محلی این استان تاثیر گذاشته است.
بسیاری از عربها برای جلوگیری از ورود خاک و آفتاب به دهان و چشمانشان پارچهای به نام چفیه یا کوفیه به سر و دور دهان خود میبستند. از این رو چفیه یکی از لباسهای محلی آقایان خوزستانی نیز محسوب میشود که آن را با حلقه سیاهی به نام عقال دور سر خود میبندند.
عبا یک نوع چادر آستیندار است که برخی از خانمهای خوزستانی به سر میکنند و در گذشته برخی بوشیه یا همان روبند را روی صورت خود میبستند. اما این روزها بوشیه برای توریستها جذابتر است. خانمهای خوزستانی روسری به نام شیله به سر میکردند که جنس آن نازک و از ابریشم بود و این روسری را با گیرهای طلایی به نام چلاب میبستند.
لباس محلی هرمزگان بر تن ناخدایان
اقوام مختلفی همچون عرب و بلوچ نیز در استان هرمزگان زندگی میکنند، با این حال لباس محلی هرمزگان بسیار منحصربه فرد است. بسیاری از محققان تزئینات و زری دوزی لباس محلی این استان را به زری دوزی هندوستان و لباسهای عربی نسبت میدهند. از این رو به نظر میرسد رفت و آمد تاجران و دریانوردان به کشورهای همسایه از هرمزگان در شکلگیری لباس سنتی این استان بیتاثیر نبوده است.
لباس محلی هرمزگان همچون یک اثر هنری است که هرگز رنگ و بوی قدیمی به خود نمیگیرد و نه تنها روز به روز توریستهای بیشتری را جذب خود میکند، بلکه در طراحی لباسهای مدرن نیز تاثیر میگذارد.
لباس محلی زنانه هرمزگان به دلیل گرما و رطوبت هوا نازک و ظریف است و غالبا از پارچههایی به رنگ روشن همچون بنفش، صورتی، زرد و آبی استفاده میشود که گرمای کمتری جذب کنند. نکته قابل توجه پیراهن سنتی هرمزگان قد و اندازه آن است که اندازه پیراهن در هر منطقه متفاوت میباشد. مردم هرمزگان مدل پیراهنها را با نامهای کندوره، چینی، عجمی، عربی، شلالی، اشکم، نشته، آستین فراخ و کلوش میشناسند.
معمولا شلوار سنتی هرمزگان قیمت بالایی دارد، چرا که طراحی بهخصوص آن با حاشیه دوزی، پولک دوزی و… این لباس را متفاوت میکند. اما چادر بندری یکی از زیباترین چادرهای ایران به شمار میآید که از مدل پارچههای رنگی و ظریف عربی، هندی و پاکستانی الهام گرفته شده است.
برقع نوعی پوشش به شکل نقاب است که طراحی آن نمونه بارزی از ظریف دوزی لباسهای محلی هرمزگان محسوب میشود. برقع نوعی حجاب یا پوشش است که از تابش مستقیم آفتاب به صورت نیز جلوگیری میکند.
لباس محلی مردانه هرمزگان در گذشته پیراهن بلندی به نام کندوره بود که با تغییر فصل ضخامت پارچه نیز تغییر میکرد. پوشش مردان بندری به نوع شغل و مراسمی که در آن حضور داشتند متفاوت بود که در این میان میتوان به لنگ، قبال، دگله، جوتی (کفش) و پیراهن بلند اشاره کرد.
نظرات 3
سلام و عرض خسته نباشید
پس لباس لری که اصالت دیرینه به دوران هخامنشی داره رو هم مد نظر میگرفتین
بله خق با شماست، در آینده حتما مطلبی در ابن باره خواهیم داشت.
سلام و عرض خسته نباشی
رقص شمشیر سیستانی اصلا هیچگونه ارتباطی با خراسان نداره و اگر در خراسان دیدید که می رقصن اون ها سیستانی ها خراسان هستند و این سیستانی ها بودند که به خراسانی ها و استان های دیگه تحمیل کردند و حتی لباس های محلی سیستان رو به همسایگان تحمیل کردن و در حال حاضر در سیستان هنوز که هنوز این رقص ها و لباس های محلی و رسم و رسومات و فرهنگ ها زنده و پابرجاست،
لطفا دقت کنید.